انسانهای عصر جدید بسیار به حوصله و کم تحمل شده اند و حوصله مطالب طولانی را ندارند لذا در این بخش میخواهم خلاصه ای از خلاصه مطالب قبلی ارائه نمایم :

علم دستیابی به اهداف و هنر احساس خوشبختی 

دو کلمه ایی که به نظر بنده لپ کلام است علم و هنر است ..

علم اینکه چگونه بدست آورم آن چیزی که دوست دارم و هنر اینکه چگونه احساس خوشبختی کنم ....

حال سوالی که پیش می آید این است که چه چیزی را میخواهم بدست آوردم و چه  احساسی میخواهم داشته باشم ...

آیا واقعاً میدانید از زندگی خود چه چیزی میخواهید ، چقدر میخواهید ، تا چه زمانی میخواهید و آیا در این مسیر احساس خوشبختی میکنید...

مثال :  من در کودکی دوست داشتم دوچرخه داشته باشم ، اما پدرم وقتی برایم دوچرخه گرفت که دیگر از داشتن آن لذت نمی بردم نکته این است ، چیزی که میخواهیم تا یک زمانی به ما لذت میدهد و دوست داشتنی است و نکته دیگر اینکه کاش وقتی دوچرخه را به من میدادند چارچوب های ذهنی مرا نیز ا صلاح میکردند که بزرگتر شدن و سن بیشتر داشتن به معنی این نیست که نمی توانی دوچرخه سوار شوی و لذت ببری بلکه برعکس میگفتند تو دیگر بزرگ شده ایی بگذار برادرت سوارشود و استفاده نماید...

راه حل

راه حل چیست ، چه باید کرد ...

ابتدا باید لیستی از دارایی ها و بدهی های خود مشخص کنید یعنی توصیفی از وضعیت کنونی خود داشته باشید چرا که تا ماندانیم در چه جایگاهی هستیم نمی توانیم تصور کنیم به کجا میخواهیم برسیم و برویم 

سپس درآمدها و هزینه های خود را مشخص کنید ، و سعی کنید هزینه های خود را طوری برنامه ریزی کنید که از درآمدهایتان بیشتر نگردد و روز به روز به بدهی هایتان افزوده نشود 

از محل پس انداز هر چقدر حقیر و کم ، زیاد مهم نیست برای خود دارایی بخرید نه بدهی 

دارایی چیست : دارایی هر آنچیزی بود که پول به جیب شما اضافه میکرد

بدهی چیست : بدهی هر آنچیزی که پول از جیب شما خارج میکرد

حال که توصیفی اجمالی و دقیق از وضعیت فعلی خود پیدا کردید باید برنامه ریزی نمایید و اقدام کنید 

1- میزان بدهی خود را مشخص کنید و سعی کنید به آن پایان دهید 

2-میزان درامد خود را افزایش دهید و بدانید همانطوریکه در مطالب قبلی اشاره شد میزان درآمد اهمیتی ندارد...

3-کارهای معوق خود را به روز کنید و انجام دهید ... این کار باعث افزایش اعتماد به نفس شما خواهد شد 

4-در حالی که مشغول به انجام بند های قبلی هستید ، با فکری آزاد و تخیلی رها شده هر آنچه آرزو دارید و خواسته قلبی شما است به روز کاغذ بیاورید ، اهداف شفاف و دستیافتنی باشد ، زمان دستیابی به آن را مشخص کنید ، اهداف را به گامهای کوچکتر بشکنید ... با متخصصان مشورت کنید ، گروهی تشکیل دهید و مشارکت کنید ..... هر روز یک گام کوچک بردارید ، سنگ بزرگ نشانه نزدن است ... یک دفتر برنامه ریزی داشته باشید و دقیقا بدانید هر روز ، هر هفته و... چه کارهایی را باید انجام دهید ، اگر تعدادی از کارها طبق برنامه پیش نرفت خود را سرزنش نکنید ، طور دیگر و از بعد دیگر بنگرید شما در حال رشد و حرکت هستید به هر حال از حالت قبلی و روش های قبلی بهتر است 

5-روش زندگی خود را عوض کنید ، چون با روش و فرایند فعلی نتایجی مشابه با آنچیزی که در حال حاضر هستید به دست خواهید آورد..

6-نگران چطورها و راه حل ها نباشید ، شما شروع کنید و قدم بردارید راه حل ها پیدا خواهند شد وقتی ذهن شما بر روی هدف و آرزوی متمرکز شود مواردی را که شما را به آن میرساند دستیافتنی خواهد شد و چیزهایی که تا دیروز نمی دید به وفور خواهید یافت ...

7-کافی است تصور کنید ، تجسم کنید و رویا پردازی کنید ، فکر کنید اهدافی را که لیست کرده ایید به آن دست یافته اید فکر کنید نترسید ، و مانند کسانی رفتار کنید که به آن اهداف دست یافته اند 

8-اگر همین الان به شما اعلام شود که زندگی شما و عمر شما تمام شده است ، چه رویاها ، چه ایده ها ، چه قابلیت ها و استعدادهایی داشته ایید که قرار بود از خود نشان دهید اما گذاشته اید فرصت ها از دست بروند، چه میگفتید همین گفته ها را بنویسید ، واقعاً اگر یک روز ، یک هفته ... از عمر شما باقی باشد کجاها میروید ، چه کارهایی میکنید به چه کسانی عشق می ورزید و....

9-اجازه ندهید ترس از شکست قبل از انجام کاری بر شما غلبه کند ضمن اینکه اگر شما می خواهید خاص باشید ، موفق باشید باید کارهایی را انجام دهید که دیگران نمی خواهند انجام دهند ، 

10-ضمن اینکه ایده و فکر نو داشتن خوب است ، ولی همیشه کافی نیست ، بیشتر از اینکه به ایده های جدید و تفکرات نو ، خلاقیت و... فکر کنید ، عمل کنید ، عمل کنید ، اقدام کنید ، اقدام کنید .... چه عملی ، چه اقدامی !!!! مشخص است هر چیزی در زندگی شما وجود دارد و قبلاً اختراع شده و ایده اش ارائه شده اگر راه حلی دارید که کارکرد آن را بهتر میکند این همین فرصت است حتماً لازم نیست طرح و ایده جدیدی داشته باشید ، کافی است اشکال محصولی را بر طرف کنید 

در نهایت :  افراد ثروتمند و خاص در جهان ارزشی را به جهان اضافه کرده اند ، آنها به دنبال ثروت و پول نبودند آنها به دنبال این بودند که خدمتی به جامعه و کشورشان انجام دهند ، در کنار این تفکر و ارزش که ایجاد کرده اند به ثروت و قدرت و احترام رسیده اند ... لذا مستقیماً به دنبال ثروت نروید ، سعی کنید گره ایی از کار کسی بازکنید ، مشکلی از مردم حل کنید ، به جامعه و کشورتان خدمت کنید در این مسیر و راه حل هایی که ارائه خواهید داد حتماً ثروت و احترام وجود خواهد داشت ..